سلام نانسي خواهر گلم
عشق دوباره مي رسد
شور و ظلب دوباره كن
مايه نماند اگر تو را
وام بساز و چاره كن
گر ز درون شكسته اي
فاش مكن كه خسته اي
هر كه ز راي پرسدت
سوي طرب اشاره كن
روي پريده رنگ تو
سيلي سخت بايدش
كاسه آبروي را
مجمر پر شراره كن
ميوه چو نخل بارور
با تن شرحه شرحه ده
خنده چو گل به هر سحر
با دل پاره پاره كن
خواهرم هميشه زيبا مي نويسي و آدم تو فكر مي بري، باور كن سوالي كه پرسيده ايد جوابش خيلي سخت هستش
چون هم عشق در نوع خودش بسيار خوب هستش و هم دوستي.
حالا اگه عشق و دوستي در كنار هم باشند چه مي شود؟
بدرود