• وبلاگ : تنها بياد تو
  • يادداشت : كوير/تولد
  • نظرات : 33 خصوصي ، 186 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    بابا اولين وبلاگيه كه امروز اومدم و كسب و كار كساد نبوده

    خواهر خوبم نانسي عزيز سلام وقت شما به خير و خوشي

    خواهر خوبم من به روز هستم و منتظر ديدار شما از دهكده عاشقان.

    قربان فرهاد

    + صبا 
    سلاممممممممممممممممم..گردو گفته بيام التماس دوستاي خوب رو بكنم...بوووووووووووووووووووووووووووس
    سللللللللللللااااااااااااااااااااام عمه جونم سسسسسسسسسسسسسسسسسسسلام عمه گلم .مرسي مياي حالموووووووووميپرسي ..... دير وقته بايد برم بخوابم گفتم بيام حالتو بپرسم و برم بخوابم ..حالت چطوره حالا عمه جوني .. قربون عمه گلم برم .خداحافظ
    چه سلامي چه عليكي .آخ ببخشيد اول تبريك ميگم اين تولد فرخنده را و اميد وارم كه سالهاي سال شاد وسرفراز باشيد . حالا آبجي خانوم آپديت ميكني خبر نميدي . كم مياي وميري . باشه باشه حيف كه دلم نمياد قهر كنم .چون دلم براي جيغوووووووووووووووولي بازيات تنگ ميشه .منتظرتم هميشه ...بدرود
    باز كن پنجره ها را، كه نسيم روز ميلاد اقاقيها را جشن ميگيرد و بهار روي هر شاخه، كنار هر برگ شمع روشن كرده ست همه ي چلچله ها برگشتند و طراوت را فرياد زدند كوچه يكپارچه آواز شده ست ودرخت گيلاس هديه جشن اقاقيها را گل بدامن كرده است. باز كن پنجره ها را، ايدوست هيچ يادت هست كه زمين را عطشي وحشي سوخت؟ برگها پژمردند؟ تشنگي با جگر خاك چه كرد؟ هيچ يادت هست توي تاريكي شبهاي بلند سيلي سرما با تاك چه كرد؟ با سرو سينه گلهاي سپيد نيمه شب باد غضبناك چه كرد؟ هيچ يادت هست؟ حاليا معجزه باران را باور كن وسخاوت را در چشم چمن زار ببين و محبت را در روح نسيم كه در اين كوچه تنگ با همين دست تهي روز ميلاد اقاقيها را جشن ميگيرد! خاك جان يافته است تو چرا سنگ شدي؟ تو چرا اين همه دلتنگ شدي؟ باز كن پنجره ها را وبهاران را باور كن. .....
    سلام. خيلي بلاگ قشنگي داري. به منم يه سر بزن

    سلام.حال شما؟

    راستش يكي از دوست هاي من ميخواد تو پارسي بلاگ سبت نام كنه . لطفا اگه از طرف پارسي بلاگ براتون اي ميل اومد قبول كنيد كه معرفش بشيد.ممنون ميشم.مرسي

    دلم گرفت و از هر چه شعر سير شدم و مثل کودکي خود بهانه گير شدم


    شناسنامه هميشه دروغ مي گويد تمام آينه ها گفته اند که يير شدم


    سلام خوبي؟ چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    قهرمممممم باهات حيف كه خيلي دوست دارمممم
    خدا شانس بدههههههههههه به منم و بدو همين امروز اپديت كردم
    سلام نانسي بي معرفت بيا اپديت كردمدر www.bahare1989.persianblog.com

    خواب تلخ ...

    مرغ مهتاب
    مي خواند.
    ابري در اتاقم مي گريد.
    گل هاي چشم پشيماني مي شكفد.
    در تابوت پنجره ام پيكر مشرق مي لولد.
    مغرب جان مي كند،
    مي ميرد.
    گياه نارنجي خورشيد
    در مرداب اتاقم مي رويد كم كم
    بيدارم
    نپنداريد در خواب
    سايه شاخه اي بشكسته
    آهسته خوابم كرد.
    اكنون دارم مي شنوم
    آهنگ مرغ مهتاب و گل هاي پشيماني را پرپر مي كنم

    آيينه ها دچار فراموشي اند
    و نام تو
    ورد زبانِ کوچه ي خاموشي

    امشب
    تکليف پنجره
    بي چشمهاي باز تو روشن نيست!

    من هميشه به وبلاگت مي آم و هم مطالبت رو ميخونم و هم ليلا گوش ميدم!راستي كمند توي كامنت هاي من با تو حرف زده بيا ببين!

    با سلام/

    ممنونم دوست عزيز از حضور سبزتون.

    اميدوارم كه آينده پيام آور سبزترين نويدها برايتان باشد.

    پاينده باشيد و سرفراز

     <      1   2   3   4   5    >>    >