اول از روي ادب مي گوي اي گل بي خار سلام
دوم از روي محبت مي نويسم يك شعر
در ديده تصوير كن
سيماي مرداب را
با اشك، تطهير كن
آلايش آب را
با جست و خيز عجب
بنگر ثنا خوان شب
در گوش بي تاب من
غوكان بي خواب را
مي بيني اي ماهتاب
كز سينه ي ژرف آب
آوده بيرون حباب
چشمان احباب را
ممنونم ـ فرهاد