سلام مهربونممممممممم..الهي فدات بشم وبلاگ جديدت مباركككككك..چيه كلاس ميزاري از جمع پرشينا جدا شدي اومدي به پارسيا پيوستي ... ( چشمك ) اون نوشتت خيلي قشنگ بود من بيشتر وقتا كه عصبي ميشم و از دست بعضيا حرصم ميگيره براي خودم ميخونم براي من اينجوريه خلاصه اي از اون همه خط ) گاه مي انديشم خبر مرگ مرا با تو چه كس ميگويد ... آن زمان كه خبر مرگ مرا مي شنوي . شانه بالا زدنت را بي قيد و تكان دادن سر را كه عجب !!! عاقبت مرد .... خيلي دوست دارم