• وبلاگ : تنها بياد تو
  • يادداشت : بياد مرگ .......!
  • نظرات : 12 خصوصي ، 190 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هميشه سلام...

    تقديم به نيمه ي شرقيِ لطافت هاي بارون خورده ي دور از چشم هاي من

    سيل بوسه هاي خورشيد ، گونه هامو سرخ کرده
    بازم حسِ گنگ آفتاب ، داره دنبالم مي گرده

    آب و خاک و باد و آتيش ، توي ذهنم خونه داره
    هنوزم تابش خورشيد ، تو رو ياد من مياره

    منم اون بانوي شرقي ، که به هرکي دل نمي ده
    کسي که آرزوهاشو، توي چشماي تو ديده

    منم اون عابر خسته ، که به سايه تن نداده
    يه جايي کنج دلاتون ، واسه من خيلي زياده

    نگو خاطرات خونه ، منو ديوونه نکرده
    چقده چشام هراسون ، دورِ آسمون بگرده
    اون که از قشنگياتون ، يه بغل ترانه ساخته
    حالا سهمش از چشاتون ، دوتا پايِ دوره گرده

    شايا تج
    لي