گاهي مي انديشم ، خبر مرگ مرا با تو چه كس مي گويد.
سلام خيلي ممنون كه بهم سر زدي و اون شعر قشنگ رو برام نوشتي هميشه از آپديتت با خبرم کن ممنون.
سلام آبجي خوبم نانسي
آبجي ديگه سري به اين داداش مريضت نمي زني، خواهر من چند روزي هستش گوشه خونه خوابيده ام و نفس هاي آخرمو دارم مي كشم. چرا سري به اين داداش بده نمي زني تا شايد روحيه تازه اي براي ادامه زندگي بگيره.
همچنان منتظر شما هستم.
عشق آمد چنين سرخ
آه، با آن كه دير است
سرخ گل، رسته در برف
راستي دلپذير است.
قربانت ـ فرهاد
سلام ... اي والله ...
(پرانتز را باز کردم تا سلامي کنم به غريبه ها ي آشنا ٬
پرانتز را نمي بندم تا مقدمه اي باشد براي ماندگاري انديشه هايم ...
خوشحال مي شم يه سر به من بزني