راست ميگي نانسي من ديدمت آخه اون روز لب تراس پنت هاوسمون !! قدم ميزدم و داشتم به اين فكر ميكردم كه هديه ولنتاين برا دوستم ماكسيما بخرم يا رونيز كه يه دفعه از اون بالا ديدم يه افسر داره با يه خانم كه سوار پژو بود حرف ميزنه كه الان متوجه شدم اون خانم شما بودي / خلاصه من شاهدم