من در يك سبد تنهايي خود دنبال ، آدم هايي مي گشتم كه از من تنها ترند و در لحظه ي كه آن را يافتم تازه فهميدم كه تنهاترين عالمم .... نانسي ... تو از غصه گفتي و من با آن قصه ساختم كه هميشه غصه و قصه همزاد هم اند .... تو اگر نتواني با غصه هاي خود قصه بسازي تنها خواهي بود ... آره عمو من در ديار بي كسي و تنهايي دنبال كسي گشتم و عاقبت خودم را يافتم ... به قول تو همون زن عمو ... مي گفت ازت تشكر كنم ... مي گفت از كجا فهميدي اون كامنت از منه ... مي گفت من كه به چيزي اشاره نكرده بودم ... خلاصه من هم گفتم اين نانسي بس كه جيغوليه آن واحد آمار يه تازه وارد تو وب عموش و مي زنه ... مي گه من كه قبلا هم كامنت گذاشته بودم .. مي گم ... اما اين يكي فرق مي كرد ... نانسي عزيز از تنهاييت لذت ببر ... تا كسي را بيابي ... دنبال خودت باش .. خودت را خواهي يافت ....