يک نفر مياد که من منتظر ديدنش ام يک نفر مياد که من تشنه بوئيدنش ام خالي سفره مونو پر از شقايق ميکنهواسه موجاي سياه دست ها رو قايق ميکنه مثل يک معجزه اسمش تو کتابا اومده تن اون شعراي عاشقانه گفتن بلده