• وبلاگ : تنها بياد تو
  • يادداشت : عشق....
  • نظرات : 8 خصوصي ، 131 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام نانسي جان...خوبي دختر گلم؟؟؟ بابايي امشب هم رفته بودم هيئت و كلي واسه سلامتي تو وهمه دوستان خوبم دعا كردم و از خداوند خواستم اول سلامتي و بعدا كمك كنه كه اين دوستيهاي خوب و پاك و از ما نگيره....نانسي جان اهنگ سايت را عوض كردم مجددا و يه سرود قشنگ همراه با دكلمه به نام حسين جانم را تو سايت گذاشتم بيا گوش كن و لذت ببر...از بقيه دوستان هم دعوت ميكنم براي ديدن سايت ساحل ارامش و محرم 83
    گلم سلام ايام محرم رو خدمت همه شما تسليت عرض ميكنم اميدوارم عبادتها وعزاداريهاي خالصانه همه شما مورده قبول درگاه حق قرار بگيره...اين هفته با حال وهواي حسيني در خدمتتون هستيم باشه كه اقامون ازمون قبول كنه ...وبلاگ اپديت شده ومنتظرم...در پناه يزدان
    + مليكا 

    نانسي جونم سلام.

    خانمي از حضور گرمت توي وبم ممنون و متشكرم.

    فرا رسيدن ايام محرم و خدمت تو گل قشنگم تسليت عرض

    ميكنم.

    هميشه شاد و سربلند باشي.

    بدرود

    سلامممممممممممممم.....خوبي؟؟؟؟؟شرمنده که دير اومدم.....خوشحال ميشم به من هم سر بزني عزيز

    سلام مجدد .. اومدم بگم من آپم و منتظر ....

    بي تو online شبي باز از آن room گذشتم


    همه تن چشم شدم دنبال ID تو گشتم


    شوق ديدار تو لبريز شد از case وجودم


    شدم آن user ديوانه كه بودم.....

    بقيه اش را در وبلاگ http://mali.parsiblog.com بخوانيد
























    ...241...
























    ...482...
























    ...723...
    My lips are getting tired!
























    ...964...
    mmmm...almost done!





    ...1000...
    Whew!



    ...1001!!!...
    That"s how much
    I LOVE YOU!


    سلام نانسي گلم. عزيزكم به مريم كمك كن تا هر چه زودتر مشكلش حل شه ايشالا... من مطمئنم كه تو مي توني كمكش كني... تازه مهم تر از همه ديگه چرا بهم سر نمي زني ... بدجنس نشو ديگه به منم سر بزن گناه دارم :((

    سلام نانسي من .الهي نرگس فدات بشه. آخ بميرم براي دلت. عزيز قصه مريم قصه اكثر جونهاي ماست .اكثر گلهاي ما كه با سادگي تسليم احساس مي شوند و در پي شناخت عشق حقيقي نيستند.ايكاش دخترهاي ما بدونند و بفهمند هر برق نگاهي . هر لرزش دست و دلي . هر تمنايي عشق نيست و اينقدر با سادگي گل وجودشون رو در اختيار هركس قرار ندهند. عزيز دلم من هم اين ايام رو به تو گلم تسليت ميگم . راستي هنوزهم خيلي دوستتدارم. يادت نره

    در خط سوم چقدر قشنگه دوست داشتنهايي كه...صيح است
    سلام نانسي جان...ميگم بنده خدا اون خواننده راست ميگفت كه ميخوند..عجب رسمي تو اين زمونه...ميرن ادمها..ازشون مونده.....متوجه شدي كدوم اهنگ را ميگم ..خوانندش هم فكر كنم نجفي هست...نانسي عزيز...ببين چقدر قشنگه دوست داشتهايي كه حتي به مويي ميرسه ولي پاره نميشه...البته خود ادمها هستند و عقلشان كه اجازه نمي دهند والا انسانهايي هستند كه با كوچكترين وزش باد درخت اميدشان از ريشه ميشكنه...دخترم ولي به جرات ميتونم به استقامت تو ..به پايداري تو و به نگه داشتن دوستها حتي در بد ترين شرايط كه ممكنه اتفاق بي افته ...بايد از صميم قلب بهت تبريك بگم كه با اين سني كه داري همه را دور هم براي خودت نگه داشتي و حتي اگه از كسي هم ناراحتي داشتي بازم انگار نه انگار كردي و گفتي دنيا ارزش نداره...افرين دخترم...حالا ببين من بي خودي اون اپديت را نكردم و در مورد تو اون چيزي كه نوشتم اشتباه نكردم...ميدوني كدوم اپديت؟؟ اره دخترم اپديت بعد از جشن تولدم تو سايت..اگه يادت رفته برگرد و بخون..هموني كه عكس منم تو اپديتش هست...اپديت بعد از تولدم كه تشكر كرده بودم از دوستان...برو دوباره بخون تا بيشتر متوجه منظور من بشي...خيلي واسم عزيز بودي و الان باگذشت زمان عزيز تر هم شدي...خداوند نگه دارت....سلام منو به خانواده محترمت برسان

    سلام نانسي عزيزم .

    كامنت شما ناراحت كننده نبود بلكه از بس كه سرشار از مهر و محبت بود كه خود را درخور و شايسته آن همه عشق و محبت نديدم . نانسي عزيزم من هم تو را دوست دارم . خيليييييييييييييييي زياد . سايه تون از سرم كم نشه .

    + بامداد 

    كسي از دور او را نگاه مي كرد كه افتان و خيزان پاي بر برگهاي زردو سرخي مي گذاشت كه روزگاري كه او سبز بود و آن برگها نيز سبز بودند با دوستش شادمانه از كنار پارك ساعي عبور مي كرد.

    حالا هم او زرد و رنجور شده بود و هم آن برگهايي كه زماني از بلنداي تنها صنوبر وحشي پارك نگاهش مي كردند.

    خاطرات يك عشق چروكيده و شايد نكوهيده و خاطرات دستهاي گره شده به يكديگر در زمانه با هم بودن و حالا هم اوست كه خود را مي بيند چه ژنده پوش و بي انگيزه قدم ميزند بر روي صورت برگهاي تنها كه در صف ترانزيت رفتگران شهرداري نشسته اند و تباهي را انتظار مي كشند.

    او نيز به خود مي نگرد و خاطرات خاكستري يك عشق گمشده را در امتداد جاده منتهي به پارك مي بيند و افسوس مي خورد بر ياري كه زماني بود و حالا سايه اي هم از او به عاريت نمانده است.

    پس تفكر مي كند كه آن يار بود يا سايه اي بود كه توهم او را به سراب عشق رهنمون مي كرد و در اين فكر پاي بر ديواره هاي پارك مي زند و زمزمه مي كند :

    اي دل نگفتمت نرو از راه عاشقي

    رفتي بسوز كاين همه آتش سزاي تست

    از تو حكايت مي‌كنه، در و ديوار اين خونه ..... خونه غريب و خلوته، تو رو مي‌گيره بهونه ..... خالي‌تر از يه ريشه‌ام، بي تو بي خاك و ريشه‌ام ..... بي تو مثه هميشه‌ام، يه ديوونه كه مي‌خونه ..... خالي‌تر از يه ريشه‌ام، بي تو بي خاك و ريشه‌ام ..... بي تو مثه هميشه‌ام، يه ديوونه كه مي‌خونه ..... چشم انتظارم كه بياي، از جاده‌هاي بي سوار ..... بيا كه زلفاي بهار، تو دست تو پريشونه ..... اون همه سوگند و قسم، پيچيده تو دالون باد ..... تموم حرفاي تو رو، بارون و باد يادشونه ..... خالي‌تر از يه ريشه‌ام، بي تو بي خاك و ريشه‌ام ..... بي تو مثه هميشه‌ام، يه ديوونه كه مي‌خونه ..... خالي‌تر از يه ريشه‌ام، بي تو بي خاك و ريشه‌ام ..... بي تو مثه هميشه‌ام، يه ديوونه كه مي‌خونه

    آبجي گلم نانس سلام

    نانسي خوبم باز هم من دوباره به روز شدم و در خدمت شما در دهكده خودم هستم. بدو زود بيا كه منتظرم

    قربانت فرهاد

     <      1   2   3   4   5    >>    >