• وبلاگ : تنها بياد تو
  • يادداشت : *********غم نامه .......!********
  • نظرات : 27 خصوصي ، 195 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    11   12   13      >
     
    با افسوني از آتش و آب آمدي تا باورت كنم

    آسمان سيل آسا فرو ريخت

    كه خاك تفته به گل نشست

    و زمين لرزيد بدانسان

    كه آدميان خواب مرگ را به سختي آزمودند

    و من كه بيدار مانده بودم

    آيه هاي مقدس را نخواندم

    فرياد خوان

    واژگاني كه امروز در گلوگاه توست

    كليدهاي دوزخند

    و رنگ تزوير

    نشاني از مرده ريگ من

    اينك گورستاني به وسعت سرنوشت

    با مردگاني به شمار زندگان

    تا پايان زمان

    افسانه فريب مرا مكرر مي خوانند

    با افسوني از آتش و آب آمدي تا باورت كنم

    آسمان سيل آسا فرو ريخت

    كه خاك تفته به گل نشست

    و زمين لرزيد بدانسان

    كه آدميان خواب مرگ را به سختي آزمودند .

    سلام...

    خوبي؟

    چقدر آهنگ وبلاگت و خود وبلاگت قشنگه

    سلامممم نانسي گلم ... خوبي مهربون من؟؟؟؟؟ خيلي خوشگل نوشتي... ايييييي شادمهروووو كجايي؟
    سلام نانسي خوشگل من ........... مثل هميشه فقط ميتونم بهت بگم دست مريزاد .......... دوستدارت مقدم
    سلام... اميد كه همواره خوب و خوش باشي... سودي خوبه پيامت رو رسوندم... موفق باشي

    سلام دوست خوب و عزيز م كه خيلي دوستش دارم .

    از اينكه منت بر سرم گذاشتي و يه نوازشي هم بر سر ما گشيديد و مسكين نوازي فرموديد بي مثال سپاسگزارم . ما كجا و مهر ياران وفا دار كجا . من كه هميشه از گل روي شما شرمنده ام . خوشحالم از بابت اينكه توان اين را دارم كه در حضورتان بزم عرق ريزان بر پا كنم .

    راستي دلتگي تازه ام را در خلوتسرايم نوشته ام ميسر شد ما را درياب .

    سلام نانسي خانم چه عجب از اين طرفا ببينم راه گم كرده بودي سرافراز فرمودين به من سر زدي....خوشحال شدم از كامنتت...خوب حالا بگو چرا اين نانسي خانم شيطون اين بار اينقدر غمگين نوشته... نبينم غم تو وقتي آپ ميكني خوشحال ميشم خبرم كني منتظر نوشته هاي خوبت هستم....فعلا
    + سودي 
    سلام نانسي جونم....به خاطر تمامه محبتات ممنونم....عزيزم من يادت هستم .دوست دارم امام نمي تونم برات کامنت بذارم حالا هم مزاحم حامد شدم خانمي مواظب خودت ودلت باش قربانت سودي
    سلام .............. شاهين دوباره متولد شده بود اين بار ديگه اون حس كشتن و خونخواري رو نداشت اون همه احساساتشو داده بود تا به يك حس دست پيدا كنه اون هم عشق نام داشت واسش خيلي زيبا بود هميشه كنارش بود فكر ميكرد هميشه عشق اونو شاد نگه ميداره اما از سوز جدايي بي خبر بود وقتي پرستو دل كندن از اونو خبر داد دلش پر از خون شد پر از غم شد ......... از اون روز به بعد هر وقت روي اون شاخه بلند تك و تنها مينشست نفرين نميكرد كه چرا عاشق شدم خدا را شكر ميكرد كه درد عشق را چشيده ........ درد عشقي كشيده ام كه مپرس زهر هجري چشيده ام كه مپرس ............ خيلي زيبا بود خيلي
    سلام ... به خدا همشو خوندم

    سلام.

    بابا جون، حساب اين دل نازك ما رو بكن، چرا اينقدر داستانهاي سوزناك مي نويسي؟...

    خواهر عزيزم، دل من پيش همه جوانان پاك و صميمي اين خانه محبته. بپذيريد كه وقتم اجازه نميده پيگير همه وبلاگهاي دوست داشتني ام، كه كم هم نيستند باشم... برايتان آرزوي موفقيت و بهروزي دارم.

    يا علي مدد

    آبجي گلم سلام و وقت شما به خير و خوش

    از اينكه دير خدمتان مي رسم من را ببخشيد. نانسي گلم از حضور سبز شما در دهكده عاشقان بسيار سپاسگزارم.

    نانسي گلم من هم به روز هستم و منتظر حضور گرم شما و دوستان عزيز و مهربان شما هستم.

    قربان شما فرهاد

    + تينا 
    م
    سلام ..............خدا حافظ
     <    <<    11   12   13      >