كاش ميشد ادما شبيه ادم ميشدند ....كاش اين دلها براي هم تنگ ميشدند ---- كاش توي زندگي غصه و غم جائ نداشت .....كاش اين درد جدائ روي دل اثر نداشت ..(از هرمز )..سلام نانسي عزيز ..خسته نباشي ..اميدوارم هيچوقت غم به دلت راه پيدا نكنه و هميشه شاد باشي ...اين بار هم مثل هميشه عالي بود. بيشتر موفق باشي عزيز.

سلام دوست عزيز.

ممنون از لطفت . من متاسفانه دير با وبلاگت آشنا شدم و اولين باره ميام اينجا .

اين داستانها رو خودت مي نويسي ؟

مي خوام بيشتر با شما آشنا شم

موفق و هيمشه خندون باشي

گلم به خدا ميسپارمت ايشالله هر چه زودتر دلت وا بشه و غمتو فراموش كني ..دوست دارمممممممممممم ميبوسمت

چقدر اين جمله بهونه خوبيه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟تقديره!!!!تقديرو محكوم كردن خيلي راحته!!!!واقعا بايد باور كنيم كه تقديرو ما ميسازيم ...ما ونه هيچكس ديگه...//يارب كاش اشنائيها نبود....يا به دنبالش اين جدائيها نبود.....بقول دوستت چرا ما اينقدر مستعد غم هستيم؟؟؟؟؟؟؟؟اي لعنت به اين راه وسفر كه هر چه كرد او كرد!!!!!ميبيني حتي اينم يه جور فراره از خودمون از پذيرفتن اينكه تقصيره هيچكس جز خودمون نيست.....اما هميشه راهي هست ..هميشه شادي هم در كمينه تا بياد تو تا مهمون دل ما بشه والبته تا غم نباشه كي لذت شادي رو ميفهميم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نانسي جونم ..گلم....قشنگم..خانومي نازم غمگين نباش گلم...كاش ميتونستم چيزي بگم كه يه كم دلت وا بشه اما چه كنم ميدوني كه زبان من چقدر قاصره با يه دنيا حس كه تو دلمه اما كو توان بيان؟؟؟؟؟؟

خدائيش خيلي دلم گرفت ميدوني همه ادمها غمگين ميشن يه وقتهايي تو زندگيشون اما غم ادمهايي مثل تورو اصلا نميشه تحمل كرد دل مهربونت بايد هميشه شادو لبت خندون باشه ...اخ نانسي جونم كاش ميدونستي چقدر دوست دارم والان نميدونم چرا اشك تو چشمام حدقه زده!!!

سلام الهي دختر خاله بميره واسه دل تنگتتتتتتتتتتتتتتت

نانسي گل و خوبم سلام.

عزيزم اميدوارم كه حالت خوب باشه.

از لطف هميشگيت ممنونم كه هيچ وقت تنهام نميذاري.

و هميشه با محبتات منو شرمنده خوبيت ميكني.

گلم داستان واقعا غمگيني بود.

نه اصلا نميدونم واقعيت بود يا داستان.

هر چي بود غمگين بود.

نازنينم آرزو ميكنم كه ديگه هيچ وقت هيچ وقت غمگين نبينمت.

گلم مراقب خودت باش.

راستي خيلي وقته به وب همسفر تنها سر نزدي ها.

http://hamsafaretanha.persianblog.com

البته الان نميخوام بياي پيشم. هر وقت خوب خوب شدي بيا پيشم و كلي شيرين زبوني كن گلم.

خوب ديگه خيلي حرف زدم.

دوستت دارم.

بدرود

به خدا قسم و به تو قسم و به نگاه پاكت قسم كه جز به شادي تو نيك فرجامي تو و صحت تو به چيز ديگر نمي انديشم .

بارها با خود گفته ام كه اگر مي شود سكوت كنم حرفي نزنم كه بد تعبير كني ولي چكنم كه نه دانايم ونه دانشمندي هستم سفسطه گر و اهل توجيه

من بد گفتم و بر خود شرمسارم

امشب نخواهم خفت و دعا خواهم كرد كه پرستوي عزيز تو كه پرستوي مورد احترام من هم هست بازگردد خدا كند كه دل غمگين من در امشب بتواند دل غمگين ديگري را تكان دهد بلكه شاهين نيكو خصال به پرستويش برسد و اگرچه فضاي پرواز شاهين در بلنداي آسمانهاست و هيچ پرستويي را توان رسيدن به شاهين نيست ولي اميدوارم پرستوي شاهين من در خور پرواز شاهين روياها و واقعيت من باشد .

اميدوارم شاهين من ، مرا هم يك روز با خود به اوج آسمانها ببرد چون تن خسته من امشب توان راه رفتن را نيز ندارد.

از اوج آسمانها

يك شب مرا صدا كن

يا يك شبي دلم را

از اين قفس رها كن

تا `رپشايم بر آسمانها

بر حق رسيده تا بي كرانها

از اوج آسمانها

يك شب مرا صدا كن .....

نانسي عزيزم .

جالب بود .. اما آخرش چي شد ؟!

سلام عزيزم خيلي خيلي قشنگ بود...عكساي كه انتخاب كردي هم حرف نداشت..شاد باشي گلم

زمستون ...

تن عريون باغچه ، چون بيابون ؛

درختا با پاهاي برهنه ، زير بارون ...

نمي دوني تو که عاشق نبودي ، چه سخته مرگ گل براي گلدون !

گل و گلدون چه شبها ، نشستن بي بهانه ، واسه هم قصه گفتن عاشقانه ...

چه تلخه ؛ چه تلخه ؛ بايد تنها بمونه قلب گلدون ؛

مث من ، که بي تو ، نشستم زير بارون زمستون ...

زمستون براي گل قشنگه ، پشت شيشه ؛

بهاره ، زمستونها براي تو هميشه ...

تو مثل من زمستوني نداري ؛

که باشه لحظه چشم انتظاري ؛

گلدونْ خالي نديدي ، نشسته زير بارون ؛.

گلاي کاغذي داري تو گلدون ...

تو عاشق نبودي ببيني تلخ روزاي جدايي ؛

چه سخته ؛ چه سخته ؛ بشينم بي تو با چشمان گريون ...

آدما از آدما زود سير ميشين .... آدما از عشق هم دلگير ميشن .... آدما رو عشقشون پا ميزارن .... آدما آدمو تنها ميزارن