عصر بي حوصله جمعه بخير

مرد غريب

باز يكي با غصه هاش داره آواز ميخونه

وقتي غم تو دل باشه مردن آسونه

قامتش خم شده از كوله ي سياه غم

چي ميخواد تو روزگار .جز خدا كي ميدونه

كيه اون مرد غريب . مثل من پريشونه

مي دونه همين شب و توي دنيا مهمونه

باز يكي با بار غم خودشو دار ميزنه

پشت خونه ي دلش غم داره در ميزنه

ميدونه تو زندگي اش ديگه خط آخره

رو سرش جغد اجل داره پر پر ميزنه

كيه اون مرد غريب . مثل من پريشونه

مي دونه همين شب و توي دنيا مهمونه

*************************

سلام داداشييييييييي . چطوري جييييييييغووووووولي داداش .. داداشي يواشكي ميگم كسي نشنوه يه عكس جديد تو وبلاگ پارميدا كه ديروز ازش تو آتليه گرفتمو مريم گذاشته تو وبلاگ پارميدا برو ببين . به كسي نگو هر چند ميدونم الان جيغ ميزني اين پير زنه همسايه سكته ميكنه يادت باشه يواشكي بيا .. قربون خواهر گلم ... باميد ديدارت بدرود

غرور اي ناجي حرمت تو با من پابه پايي كن به هنگام سقوط من تو در من خود نمايي كن !!!

سلام دوست عزيزم . ديگه به من سر نمي زني ؟!

با سلام وبلاگ بسيار خوبي دارين به ما هم سر بزنيد

با سلام و ارادت به حضور شما..امروز جنگ حق و باطل جنگ فقر وغنا ...وجنگ بين پابرهنگان ومرفهين بي درد شروع شده است امام خميني(ره)... - به کسي راي بدهيد که باروي کار آمدن او دشمن خوشحال نشود. رهبرفرزانه انقلاب...... در اين زمانه‌ي غربت در اين دوران بي‌خويشي دراين عصر پر از بي‌خدائي من كسي را مي‌شناسم كه اينجاست ولي اينجايي نيست«كسي كه مثل هيچكس نيست» عالم است اما نه مثل عالمان اين روزگار، بي‌عمل مدافع آزادي است رهبر اصلاحات است نه از تبار چپ است و نه از قماش راست ....او رجائي دوران است...انشاالله با راي دادن به اسطوره خدمتگزاري آقاي احمدي نژاد بعنوان فرد خدمتگذار ملت مستضعف موجبات شادي و رضايت قلب شريف و مقدس حضرت ولي عصر ارواح العالمين لمقدمه الفداه را فراهم آوريم...مويد باشيد.

هميشه سلام

موضوع جالب و روزمره اي بود

اميدوارم خودت مشكلي نداشته باشي

و به خوبي ورزا رو سپري كني

باآرزوي موفقيت خدانگهدار

سلام سلام نانسي جونممم ...

خوبيي خانوم گل .....

وايي نانسي ديگه دارم ديوونه مي شمممم ....

نه مي تونم درست درس بخونم نه اينكه دلشوره رهام مي كنه ..

باور نمي كني اگه بگم از نگراني ديگه شب ها هم خوابم نمي بره ......گريهههههههههههههههههه

باور كن بعضي شبها گريه مي كنم تا آروم شم يكم شايد ........

گريهههههههههههههههههههههههه

آقاي آبي سلام از بندس ميشه بفرمايين دل و قلوه بكجا راه دارن ..

تازشم من كه نگفتم اين شعر و ...

يعني ميگي باز اشتباه كردم خوب الان حافظه من درست كار نمي كنه ... حتما يادم رفته .....

نكته اينكه بله دلم پروانه اي و از جنس شيشه...!

گريهههههههه بازم ....

واي ناني دونم ببشخيد ديه تردم .....

(( دارم از زلف سياهش گله چندان که مپرس... که چنان زو شده ام بي سرو سامان که مپرس ... به يکي جرعه که آزار کَس اش درپي نيست ... زحمتي مي کشم از مردم نادان که مپرس ... زاهد از ما به سلامت بگذر کاين مي لعل ... دل و دين مي برد از دست بدان سان که مپرس ...گفت گوهاست در اين راه که جان بگدازد ... هر کسي عربده اي؛ اين که مبين ؛ آن که مپرس ...پارسايي و سلامت هوس ام بود ولي... شيوه اي مي کند آن نرگس فتان که مپرس ...گفتم از گوي فلک صورت حالي پرسم گفت آن مي کشم از خم چوگان که مپرس ...گفتمش : زلف به خونِ که شکستي ؟ گفتا :... «حافظ اين قصه دراز است به قرآن که مپرس» ))... بروزم با يه سوال؟... شنبه چه روزيه ؟؟ منتظرم يا حق

سلام عمو جان ... اولا بيا بگو شنبه چه روزيه ؟؟ دوم اين عكس دست كوچك در دست بزرگ منو ياد اين شعر شاملو انداخت ..(( نه بخاطر افتاب نه بخاطر حماسه ......... نه بخاطر ديوارها - بخاطر يك چپر... نه بخاطر همه انسانها - بخاطر نوزاد دشمنش شايد ...نه به خاطر دنيا - به خاطر خانه تو ... بخاطر يقين كوچكت ..كه انسان دنيايي است ... به خاطر آرزوي يك لحظه من كه پيش تو باشم ...بخاطر دستهاي كوچكت در دستهاي بزرگ من و لبهاي بزرگ من بر گونه هاي بي گناه تو ...... بخاطر يك لبخند هنگامي كه مرا كنار خود مي بيني ....))

سلام خواهر خوبم نانسي عزيز و مهربان

باز هم مثل گذشته زيبا و دلنشين نوشته ايد. آدم وقتي مطالب زيباي شما را مي خونه فكر مي كنه اين حرفاي خودش هم هست. من كه لذت بردم.

قربانت فرهاد

جيييييييييييييييغغغغغغغغغغغولي

سلام به نانسي داداشي . سلام و هزاران هزار سلام .. داداشي اول از همه مرسي بياد اين داداشت هستي .بازم مرسي . من كه گفتم تو سنبل محبتي و اينو باور كن . هميشه از ديدن كامنتهاي پر مهرت خوشحال ميشم . باميد ديدارت بدرود