پيش خودم دل بستمو ، بهش نگفتم حرفمو
حتي نگاه عاشقش ، باز نشكست طلسممو
خواستم بگم هر چي كه هست ، مهر سكوتم نشكست
بغضي گلومو باز گرفت ، من كم شدم اون ننشست
راستش زبونم بند اومد ، بختك رو واژه سايه كرد
رفت و خلاء من گرفت ، من موندم و سكوت درد
هر چي تو فكرم بود نبود ، خالي شدم از كلمه
خواستم كه راحتم كنه ، خسته شدم يه عالمه
شايد يه لحظه اي ديگه ، فرصت عاشقي بشه
دوباره يك شانس ديگه ، شانس شقايقي باشه
شايد يه جايي فرصتي ، لحظه مجالمون بده
گفتني رو بايد بگم ، گريه اگه امون بده
پيش خودم دل بستمو ، بهش نگفتم حرفمو
حتي نگاه عاشقش ، باز نشكست طلسممو
خواستم بگم هر چي كه هست ، مهر سكوتم نشكست
بغضي گلومو باز گرفت ، من كم شدم اون ننشست