پيش خودم دل بستمو ، بهش نگفتم حرفمو
حتي نگاه عاشقش ، باز نشكست طلسممو
خواستم بگم هر چي كه هست ، مهر سكوتم نشكست
بغضي گلومو باز گرفت ، من كم شدم اون ننشست
.
.
.
راستش زبونم بند اومد ، بختك رو واژه سايه كرد
رفت و خلا منو گرفت ، من موندم و سكوت درد
هر چي تو فكرم بود نبود ، خالي شدم از كلمه
خواستم كه راحتم كنه ، خسته شدم يه عالمه
.
.
.
شايد يه لحظه اي ديگه ، فرصت عاشقي باشه
دوباره يك شانسه ديگه ، شانسه شقايقي باشه
شايد يه جايي فرصتي ، لحظه مجالمون بده
گفتني رو بايد بگم ، گريه اگه امون بده
.
.
.
پيش خودم دل بستمو ، بهش نگفتم حرفمو
حتي نگاه عاشقش ، باز نشكست طلسممو
خواستم بگم هر چي كه هست ، مهر سكوتم نشكست
بغضي گلومو باز گرفت ، من كم شدم اون ننشست