نانسي جونم سلام.
خانمي از حضور گرمت توي وبم ممنون و متشكرم.
فرا رسيدن ايام محرم و خدمت تو گل قشنگم تسليت عرض
ميكنم.
هميشه شاد و سربلند باشي.
بدرود
سلامممممممممممممم.....خوبي؟؟؟؟؟شرمنده که دير اومدم.....خوشحال ميشم به من هم سر بزني عزيز
بي تو online شبي باز از آن room گذشتم
همه تن چشم شدم دنبال ID تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از case وجودم
شدم آن user ديوانه كه بودم.....
بقيه اش را در وبلاگ http://mali.parsiblog.com بخوانيد
سلام نانسي من .الهي نرگس فدات بشه. آخ بميرم براي دلت. عزيز قصه مريم قصه اكثر جونهاي ماست .اكثر گلهاي ما كه با سادگي تسليم احساس مي شوند و در پي شناخت عشق حقيقي نيستند.ايكاش دخترهاي ما بدونند و بفهمند هر برق نگاهي . هر لرزش دست و دلي . هر تمنايي عشق نيست و اينقدر با سادگي گل وجودشون رو در اختيار هركس قرار ندهند. عزيز دلم من هم اين ايام رو به تو گلم تسليت ميگم . راستي هنوزهم خيلي دوستتدارم. يادت نره
سلام نانسي عزيزم .
كامنت شما ناراحت كننده نبود بلكه از بس كه سرشار از مهر و محبت بود كه خود را درخور و شايسته آن همه عشق و محبت نديدم . نانسي عزيزم من هم تو را دوست دارم . خيليييييييييييييييي زياد . سايه تون از سرم كم نشه .
كسي از دور او را نگاه مي كرد كه افتان و خيزان پاي بر برگهاي زردو سرخي مي گذاشت كه روزگاري كه او سبز بود و آن برگها نيز سبز بودند با دوستش شادمانه از كنار پارك ساعي عبور مي كرد.
حالا هم او زرد و رنجور شده بود و هم آن برگهايي كه زماني از بلنداي تنها صنوبر وحشي پارك نگاهش مي كردند.
خاطرات يك عشق چروكيده و شايد نكوهيده و خاطرات دستهاي گره شده به يكديگر در زمانه با هم بودن و حالا هم اوست كه خود را مي بيند چه ژنده پوش و بي انگيزه قدم ميزند بر روي صورت برگهاي تنها كه در صف ترانزيت رفتگران شهرداري نشسته اند و تباهي را انتظار مي كشند.
او نيز به خود مي نگرد و خاطرات خاكستري يك عشق گمشده را در امتداد جاده منتهي به پارك مي بيند و افسوس مي خورد بر ياري كه زماني بود و حالا سايه اي هم از او به عاريت نمانده است.
پس تفكر مي كند كه آن يار بود يا سايه اي بود كه توهم او را به سراب عشق رهنمون مي كرد و در اين فكر پاي بر ديواره هاي پارك مي زند و زمزمه مي كند :
اي دل نگفتمت نرو از راه عاشقي
رفتي بسوز كاين همه آتش سزاي تست
آبجي گلم نانس سلام
نانسي خوبم باز هم من دوباره به روز شدم و در خدمت شما در دهكده خودم هستم. بدو زود بيا كه منتظرم
قربانت فرهاد