سلام نانسي جان حكايت غمانگيزي بود من اميدوارم همه قدر همديگه و عشق همديگرو بدونن
هركس به چيزي تبديل ميشود كه به آن عشق ميورزد. اگر سنگي را دوست داشته باشد، سنگ ميشود. اگرهدفي را دوست داشته باشد به آن هدف تبديل ميشود. اگر به فردي عشق بورزد، آن فرد ميشود و اگر به خدا عشق بورزد، خدايي ميشود. اينك انتخاب با خود شماست.
سلام آبجي نانسي خوبم و وقت شما به خير و خوش
نانسي عزيز من به روز شدم و اين دفعه در مورد حضرت اباعبدالله الحسين (ع) نوشته شده اميدوارم كه مطالب خوبي براي همه باشه. از همين جا هم از دوستان عزيز شما هم دعوت مي كنم در خدمت همه دوستان در دهكده عاشقان باشم.
قربان شما فرهاد
سلام
خوبي عزيزم؟
باور كن با مطلبي كه نوشته بودي كلي گريه كردم.
چه دستهايت مهربان بود
وقتي که روي تار و پود ادراکم
فريب مي بافتي
چه رودها در صدايت جريان داشت
وقتي مثل قوهاي عاشق
دنبال همسفر مي گشتي
چه فکرم کوچک بود
وقتي خودم را با تو
روي ابر ها خيال مي کردم
چه اندوهم بزرگ است
که روي شانه هاي خشک زندگي
بهار را رنتظار مي کشم...دنياست ديگه چه ميشه كرد.دستت درد نكنه وبلاگت قشنگه عزيزم.اينجا و اونجايي كه نوشتم اگه وقت كردي سر بزن..http://faryad-diplomat.persianblog.com
والنتاين هم مبارك
وباز هم عشق
دوش در خوابم در دل چه مشغله بود // شمع وساقي بدور آتشش مشعله بود
سخن عشق برتر از صد حرف وحديث // تار چنگيز نواي ني چه خوش هلهله بود
مبحث عشق در سر وجام مي بر لب // وراي مسايل روزمره وخودش مسئله بود
دلم چونان زروي جمالش خوش وسر مست // زسر مستي آنچنانش كمي هم گله بود
دو چشم ديده اش چو نان جاودانه مست // هزارچشم هم نرسد آنجايي كه در مقابله بود
چو بلبل مست وخوش آواز باغ چمن // سر بداده
چه چه اي كه نوايش ولوله بود
عشق ؛ مهر ؛ دوستي برابرند با زهل وزهره وماه // اگر چه گه گاهي بين ياران مجادله بود
دف وني وتنبور گل رو وترنم هاي زيبايش // همه تراوشي از روحي كه همره قافله بود
سلامي بر بلنداي عشق
ودرودي بر دلهاي عاشق..؟؟؟
عشق يعني انتظاري بي نظير
رويش يك تك درختي در كوير
عشق يعني جاي سيلي روي چشم
آيينه دل را صبوري كردني هنگام خشم
عشق يعني گريه هاي حيدري
رد سينه خون چكان روي دري
عشق را رويش هزاران چهره هست
طالع بخت را بدل بايد كه بست
عشق را در هر دعايت در قنوت
نيتت چو تك سوار ي در هبوط
سلام نانسي عزيز
از اون همه ابراز احساسات كه فرموده بوديد سپاسگزارم و لايق اون همه تعريف و نمجيد هاي شما نبودم و نيستم . دوست بزرگوارم خلوتسراي تنهايي من حقير با صحبتهاي دوستان بزرگواري مثل شماست كه فروغ و روشنايي به خود ميبيند وگر نه همون تاريك خانه تنهايي من است كه تبعيدگاه افكار و احساسات من است . در هر صورت ديدگان من حقير فرش قدمگاه شماست و از همينجا دسته دسته و سبد سبد زيباترين و خوش بو ترين گلهاي بهاري را بر سر راه تان ميگذارم تا شميم عطر آن پيوسه در مشامتان احساس شود .
نانسي جاننننننننننننننننننننننن
ولنتاين مباركككككككككككككككككككككككككككك
1- بابا ... راننده.... تعليم نمي دي؟
2- اينكه پسرا دو دره از آب در بيان كه خيلي طبيعيه ولي اينكه دختر خانمي اونم از نوع دانشجو اونقدر ساده باشه كه فرق يه آدم دو دره رو با يه آدم حسابي متوجه نشه خيلي سوال بر انگيزه.